
«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه مینویسند.» ... به نام خداوند لوح و قلم - حقیقت نگار وجود و عدم - خدایی که داننده ی رازهاست - نخستین سرآغاز آغازهاست ... وبگاه پیک ایران با محوریت موضوعات مختلف در شبکه های اجتماعی بنا شده و هدف اصلی آن اشتراک گزاری اطلاعات برای استفاده شما عزیزان میباشد. ... مرحبا ای پیکِ مشتاقان بگو پیغام دوست / تا کنم جان از سرِ رَغبت فدای نام دوست! حافظ
تبادل لینک هوشمند
ابتدا ما را با عنوان پایگاه رسانه ای پیک و آدرس peykiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته.
در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
چشم هايِ به رنگِ خونت را
بر پرستار خود كمي وا كن
دل من شور مي زند بابا
گريه هاي مرا تماشا كن
گرچه بستم شكاف زخمت را
خون تازه دوباره مي ريزد
گرچه بر معجرم گره زده ام
لخته خون پاره پاره مي ريزد
بعد لبخند قاتلت بر من
تو چرا خنده مي كني بابا؟!
شب بي مادري ما را باز
اين چنين زنده مي كني بابا
واژه هايي كه خاطرات من است
باز تكرار مي كني هر بار
كوچه ي تنگ ، خنده و هيزم
ميخ در ، دود ، آتش و ديوار
مُردم از روضه خواني ات امشب
سـوخـتـم پـاي هر وصيت تو
سر شب از شكاف در ديدم
حال عباس را ز نيت تو
دست او را گرفتي و گفتي
رو سپيدم كن اي رشيد علي
پيش زهرا كن آبروداري
آبرويم بخر اميد علي
جان تو جان خواهرت زينب
اي علمدار كاروان حسين
حيدر بي مثال عاشورا
جان تو جان دختران حسين
نكند كودي شود تشنه
نكند دختري زمين بخورد
نشود با تو خيمه اي بي تاب
نكند مادري زمين بخورد
دست هايت اگر زمين افتاد
نام زهرا به لب ببر جان گير
بدنت را سپر كن و بشتاب
خم شو و مشك را به دندان گير
دست ، وقتيكه نيست با صورت
از سر زين به خاك مي افتي
غرق در تير اي كمان ابرو
به زمين چاك چاك مي افتي
مادري مي رسد به بالينت
دست دارد به روي پهلويش
كـاش چشـمت نبيندش وقتي
جاي يك دست مانده بر رويش
نظرات شما عزیزان:
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 90
بازدید هفته : 2222
بازدید ماه : 2374
بازدید کل : 61281
تعداد مطالب : 1264
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1