استاد رحیم پور ازغدی

ابوالاسود دوئلى از یاران و شیعیان حضرت امیر بود ،شیعه عادل ، پاك و متدینى بود. صبح امام به قضاوت نصب اش كرد و بعدازظهر عزلش كرد. قاضى یك روزه!
خبر آوردند برایش كه حضرت امیر فرمودند شما حق ندارى قضاوت كنى، گفت چطور میشود؟! صبح من را نصب كرده اند، حالا دارند مرا عزل میكنند؟! گفتند بله...

خودش آمد پیش حضرت و گفت چرا من را عزل كردید؟ "و ما خنت و لا جنیت " من كه نه خیانت كردم و نه جنایت كردم،نه دزدى كردم، چرا عزل شدم؟ حضرت فرمودند نه خیانت كردى و نه جنایت، اما به من گزارش داده اند كه در دادگاه صدایت را بلندكرده اى و شاكى و متهم ترسیده اند با تو صحبت كنند، صدایت از صداى آنها بلندتر بوده است. تو حق ندارى قاضى اسلام باشى...

خب حالا دادگاههاى ما الان اینطورى اند؟ یك كسى برود در دادگاههاى ما روایت حضرت على را روى میز بگذارد و بگوید این مكتب ماست و اینهم وضع دادگاههاى ما

در شهردارى ها بروید، در استاندارى ها بروید، به ادارات مالیاتى و بانكى بروید، با این اسناد اسلام كه براى آنها انقلاب شده است ، مقایسه كنید. براى اینها دهها هزار خون ریخته شده. میتوانى بر طبق این اسناد كار كنى بسم الله، نمیتوانى برو كنار
در روایت داریم اگر كسى مسئولیتى را قبول كند در حالیكه درست نمیتواند آنرا انجام دهد، خائن است. این عین كلام پیامبر اكرم است،

"فقد خان الله و رسوله و المؤمنین"
"انقلاب چیست" سال١٣٩٠



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : دو شنبه 15 تير 1394برچسب:, | 16:4 | نويسنده : Shabgard |