
«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه مینویسند.» ... به نام خداوند لوح و قلم - حقیقت نگار وجود و عدم - خدایی که داننده ی رازهاست - نخستین سرآغاز آغازهاست ... وبگاه پیک ایران با محوریت موضوعات مختلف در شبکه های اجتماعی بنا شده و هدف اصلی آن اشتراک گزاری اطلاعات برای استفاده شما عزیزان میباشد. ... مرحبا ای پیکِ مشتاقان بگو پیغام دوست / تا کنم جان از سرِ رَغبت فدای نام دوست! حافظ
تبادل لینک هوشمند
ابتدا ما را با عنوان پایگاه رسانه ای پیک و آدرس peykiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته.
در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
«شاهکار سید حمیدرضا برقعی»
«هر بیت اشاره به یکی از"حضرات معصومين علیهم السلام"دارد»
در شب قدر دلم با غزلی هم دم شد / بین ما فاصله ها واژه به واژه کم شد
بیتهایم همه قرآن روی سر آوردند / چارده مرتبه. آنگاه دلم محرم شد
ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم / بوسه میخواست لبم، گنبد خضرا خم شد
خم شد آهسته از اسرار ازل با من گفت / گفت: ایوان نجف بوسه گه عالم شد
بعد هم پشت همان پنجرهی رویایی / چشم من محو ضریحی که نمیدیدم شد
خواستم گریه کنم بلکه بر این زخم عمیق / گریه مرهم بشود، خون جگر مرهم شد
گریه کردم، عطش آمد به سراغم، گفتم: / به فدای لب خشکت! همه جا زمزم شد
آنقدر دور حرم سینه زدم تا دیدم / کعبه شش گوشه شد آنگاه دلم محرم شد
روی سجادهی خود یاد لبت افتادم / تشنهام بود، ولی آب برایم سم شد
زنده ماندم که سلامی به سلامی برسد / از محمد به محمد که میسر هم شد
من مسلمان شدهی مذهب چشمی هستم / که درآن عاطفه با عشق و جنون توام شد
سالها پیر شدم در قفس آغوشت / شکر کردم، در و دیوار قفس محکم شد
کاروان دل من بسکه خراسان رفته است / تار و پود غزلم جادهی ابریشم شد
سالها شعر غریبانه در ابیات خودش / خون دل خورد که با دشمن خود همدم شد
داشتم کنج حرم جامعه را میخواندم / برگ در برگ مفاتیح پر از شبنم شد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت / یک قدم مانده به او کار جهان در هم شد
بیت آخر نکند قافیه غافلگیرت / آی برخیز ز جا قافیه یا قائم شد...
نظرات شما عزیزان:
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 155
بازدید ماه : 269
بازدید کل : 58621
تعداد مطالب : 1264
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1