
«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه مینویسند.» ... به نام خداوند لوح و قلم - حقیقت نگار وجود و عدم - خدایی که داننده ی رازهاست - نخستین سرآغاز آغازهاست ... وبگاه پیک ایران با محوریت موضوعات مختلف در شبکه های اجتماعی بنا شده و هدف اصلی آن اشتراک گزاری اطلاعات برای استفاده شما عزیزان میباشد. ... مرحبا ای پیکِ مشتاقان بگو پیغام دوست / تا کنم جان از سرِ رَغبت فدای نام دوست! حافظ
تبادل لینک هوشمند
ابتدا ما را با عنوان پایگاه رسانه ای پیک و آدرس peykiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته.
در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
حضرت على (ع) در سفرى با يكى از يهوديان خيبر، هم سفر گرديد. آنها با هم حركت كردند تا به رودخانه اى كه عرض طولانى داشت و آب در آن بود رسيدند. در آن جا پل يا وسيله ديگرى نبود كه به آن طرف رودخانه بروند.
با توجه به اين که يهودی على (ع) را نمى شناخت، آهسته دعايى خواند و بر روى آب به راه افتاد و بى آن كه غرق شود، خود را به آن سوى رودخانه رساند. سپس رو به على (ع) كرد و گفت: اگر آن چه را من مى دانم، تو مى دانستى همانند من از روى آب به اين طرف مى آمدى بى آن كه غرق شوى.
على (ع) فرمود: اى يهودى، همان جا توقف كن تا من نيز بيايم .حضرت على (ع) متوجه خدا شد و به اذن پروردگار از روى آب قدم برداشت و خود را به آن سوى رودخانه رساند. يهودى تعجب كرد و به دست و پاى على (ع) افتاد و عرض كرد: اى جوان. چه گفتى كه آب در زير پاى تو مانند سنگ سخت شد و از روى آن به اين طرف آمدى؟
امام على (ع) به او فرمود: تو چه گفتى كه بر آب قدم نهادى و رد شدى؟ يهودى گفت: من خدا را به وصى اعظم محمد (ص) خواندم. خداوند به من لطف كرد و از روى آب گذشتم. حضرت على (ع) فرمود: آن وصى محمد(ص)، من هستم. يهودى گفت: به راستى كه حق مى گويى. آن گاه قبول اسلام كرد و در حضور على (ع) به افتخار اسلام نايل آمد.
سفينة البحار، ص 648.
نظرات شما عزیزان:
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 262
بازدید ماه : 376
بازدید کل : 58728
تعداد مطالب : 1264
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1