پاسخ به یک شبهه تاریخی...

یکی از شبهاتی که شبکه‌های ماهواره‌ای و بعضی از افراد ناآگاه (مثل خود من که تا قبل از خوندن این متن چنین دیدگاهی داشتم) به آن دامن می زنن، این است که هاشمی با همین خاطراتش آقای خامنه‌ای را به رهبری رسانده و اما حالا چه شده که خاطراتش ...

اما حقیقت چیست
.
.
شاید همه ما آن لحظه ای که هاشمی خاطره ی خود با حاج احمدآقا در حضور امام و بیانات حضرت امام در خصوص رهبری آینده کی باشه رو شنیدیم.
که اونجا حضرت امام، اینها رو به امام خامنه ای رهنمون می کنه.

و اما اقدامات هاشمی در جلسه انتخاب رهبری...

1 جلسه برای انتخاب رهبر جدید آغاز می شود، هاشمی علی رغم تاکید امام بر روی آقای خامنه‌ای, اوایل جلسه موضوع شورای رهبری را مطرح کرد (در طرحهای شورای رهبریِ پنج نفره، خود هاشمی هم از گزینه‌های اعضای شورای رهبری مطرح می شد). آنرا به رای گذاشت و رای نیاورد.

2 علیرغم اختلاف فاحش تعداد موافقان و مخالفان شورایی، هاشمی رای گیری را سه بار تکرار کرد و باز رای نیاورد.

4 بعد موضوع آیت الله گلپایگانی مطرح شد و بحث شد که باز هم موافقان بسیار ناچیز بود.

5 هاشمی همچنان موضوعات مختلف را طرح و نظر امام را کتمان می کند.

6 و بعد ازاینکه چندین نماینده خبرگان که اول کتبی خواسته بودند نظر امام هم گفته شود و هاشمی اعتنا نکرد، شروع کردند با صدای بلند اعلام کردند که امام خمینی خودش نظراتی داشته و باید مطرح شود

 وقتی فضای جلسه به اجماع بر روی گزینه فردی قطعی شد و با نطقهای مختلف، فردیت آقای خامنه‌ای هم به اجماع نزدیک می شود.
و... هاشمی چاره ای جز تسلیم نمی‌بیند و آن نظرات و دستورات امام را نهایتا تعریف می کند!
حال جالب است که گزارش صداسیما نتیجه‌ی آن همه مباحثه و استدلال که منجر به رسیدن به آقای خامنه‌ای شده است را خلاصه کرد در چند خاطره که هاشمی به (((زور مجبور))) به بیانش شده است و تقریبا تاثیر زیادی هم بر نتیجه نداشت چون فضای کلی مجلس دیگر به نتیجه واحد رسیده بود.
هاشمی در توجیه مخفی کاری اش میگوید خود آقای خامنه‌ای خواسته بود که موضوع کتمان شود.?
اولا وقتی دستور مستقیم ولی فقیه را دارد استناد به نظر فرد دیگر بلا وجه است.
ثانیا نظر خود آقای خامنه‌ای یک مساله نفسی و اخلاقی بوده است که شخصا برای تربیت نفس چنین خواسته بود چه ربطی به تکلیف شرعی هاشمی و حکم مستقیم ولی فقیه دارد و از کی تا حالا وی مسوول مبارزه با نفس دیگران شده است؟!
ثالثا اینکه به اقرار خود هاشمی، امام خمینی از او خواسته بود در همان زمان حیات ایشان، آقای خامنه‌ای مطرح شوند و حتا از هاشمی و سیداحمد گله کردند که چرا چنین نمی کنید ولی هاشمی تا آخرین دقایق رای گیری خبرگان در بیان موضوع استنکاف کرد...

بعد از این همه سیاست‌بازی چندگانه برای راه یافتن در شورای رهبری، عجیب است که بعد از ۲۵ سال و قوام یافتن ولایت امام خامنه‌ای باز هم هاشمی دست از تلاش بر نداشته و هنوز شورایی شدن رهبری را دنبال می کند تا جایی که از چشم فقهای خبرگان افتاد تا جایی که صریح به هاشمی "نه" می‌گویند و حتا او را از ریاست خبرگان کنار گذاشتند.
حالا شاید الان بشود حرف فایزه هاشمی را بهتر فهمید که می گفت.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : پنج شنبه 4 تير 1394برچسب:, | 16:8 | نويسنده : Shabgard |