بسم او

می گویند در زمان های قدیم زمانیکه انگلیس در هند بوده است:

 

دولت انگلیس در انگلستان آگهی ای پخش می کند که یک پا خریداریم!! متقاضیان ثبت نام می کنند و مراحل مصاحبه و آزمون طی می شود و جوانی با هوش و زیرک برای اینکه پای او خریده شود انتخاب می شود. دولت انگلیس علاوه بر آنکه قیمت خوبی برای پای او می پردازد به او شغل خوبی نیز می دهد درهندوستان که آن موقع انگلیس در آن حکمرانی می کرده و در اصل در استعمار انگلیس بوده است. سالها می گذرد و میگذر و در هندوستان تظاهرات ضد انگلیسی برپا می شود. مردم با خشم تمام خواستار خروج انگلیس از کشورشان می شوند . در این تظاهرات مردمی از هند که به گاو معتقد بوده و آن را مقدس می دانستند گاوی همراه خود می بردند. برای کنترل این تظاهرات جوانی که پای خود را فروخته بود مامور می شود. از سوی انگلیس به او دستور می رسد که لگدی به یکی از این گاو ها بزند. مردم هند که گاو را مقدس می دانستد شاکی می شوند که چرا به مقدسات ما توهین کردی؟ و موضوع را می برند دادگاه . دادگاهی که در اختیار انگلیس بوده. شاکی مردم هند و متهم جوان پا فروخته! دادگاه موضوع را طول می دهد و طول می دهد و هر روز امروز و فردا می کند تا آنجایی که پیروزی در دادگاه برای مردم هند می شود هدف مبارزه و مردم هند هر روز اخبار این دادگاه را پی می گرفتند تا اینکه بعد از چند ماه دادگاه حکم می کند که پای این جوان پا فروخته باید قطع شود. جوان شاکی می شود ولی دولت انگلیس سند پا را نشان می دهد و پای جوان قطع می شود. مردم انگلستان هم خوشحال از این پیروزی بزرگ در مقابل حکومت انگلیس سالهای سال ساکت می شوند و پیروزی را جشن میگیرند.

 

حال فارغ از درستی یا غلطی داستان به این سوال پاسخ دهید: چند سال است که مذاکرات هسته ای ایران و 5+1 ادامه دارد با اینکه بازرسان آژانس بازدید همیشگی دارند ؟ چرا امسال وقتی که خبر رسید که مذاکرات هسته ای به نتیجه رسیده مردم بدون اینکه از مفاد مذاکرات خبری داشته باشند خوشحال شدند ؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : پنج شنبه 4 تير 1394برچسب:, | 15:57 | نويسنده : Shabgard |