
«ن وَالقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ؛ سوگند به قلم و آنچه مینویسند.» ... به نام خداوند لوح و قلم - حقیقت نگار وجود و عدم - خدایی که داننده ی رازهاست - نخستین سرآغاز آغازهاست ... وبگاه پیک ایران با محوریت موضوعات مختلف در شبکه های اجتماعی بنا شده و هدف اصلی آن اشتراک گزاری اطلاعات برای استفاده شما عزیزان میباشد. ... مرحبا ای پیکِ مشتاقان بگو پیغام دوست / تا کنم جان از سرِ رَغبت فدای نام دوست! حافظ
تبادل لینک هوشمند
ابتدا ما را با عنوان پایگاه رسانه ای پیک و آدرس peykiran.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته.
در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
قیس بن اَبی حازِم روایت کرده است
در بازار مدینه در حال گردش بودم، پس از مدتی به دکّان های روغنِ زیتون فروشی رسیدم
مردی را سوار بر اسب دیدم که گروهی از مردم اطراف او جمع شده بودند و آن مرد به علے بن ابیطالب ناسزا میگفت
آنجا ایستادم و از یک نفر پرسیدم
این سواره کیست؟
در پاسخ گفتند
مردکی است که به علے بن ابیطالب ناسزا گوید
پیش آمدم و از میان جمعیت خودم را به مرد سواره رساندم و گفتم
ای مرد! چرا به علے ناسزا گویی؟
مگر نه این است که او نخستین کسی است که
اسلام اختیار کرده و اولین کسی است که با پیغمبر نماز خوانده است؟
مگر نه این است که او داماد رسول خدا و پرچمدار او در جنگهای آن حضرت است؟
سپس رو به قبله ایستادم و دست هایم را بالا بردم و گفتم
پروردگارا! براستی که این مرد از یکی از اولیای تو عیب جویی میکند و ناسزا میگوید
پروردگارا! اینک پیش از آنکه این جمعیت متفرق شوند، قدرت خویش را در نابودی این مردک به مردم نشان ده!
قیس بن ابی حازم میگوید
بخدا قسم هنوز مردم متفرق نشده بودند که اسب، او را به سوی دکّانِ روغن فروشی پرتاب کرد و چنان سرش به زمین خورد که سر و مغزش شکافت
(فضائل پنج تن ج ۱ ص ۳۰۹)
نظرات شما عزیزان:
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 90
بازدید هفته : 787
بازدید ماه : 939
بازدید کل : 59846
تعداد مطالب : 1264
تعداد نظرات : 15
تعداد آنلاین : 1